ما در این قسمت به معرفی ۱۰ بازی نهایی این فهرست میپردازیم که در عین خوب بودن، هنوز هم جذابیت داشته و میتوانند حتی گیمرهای جوان را ساعتها به خود مشغول کنند. با جعبه بازی همراه شده و تا انتهای این فهرست را بخوانید.
11) Resident Evil 4
سال انتشار: ۲۰۰۴
سازنده: کپکام
پلتفرم: PlayStation 2، PlayStation 3، Xbox 360، Xbox One، Play Station 4، Wii، PC
سبک: ترس/ بقا سوم شخص
نام «شینجی میکامی» پس از ساختن عنوان Resident Evil با ترس گره خورد. عدهای او را پدر سبک ترس و بقا میدانند. نسخههای اولیهی شاهکار او در دههی ۹۰ میلادی شرکت کپکام را به شهرتی جهانی رساند.
از عظمت ایدههای این فرد همین بس که طرح به بار ننشسته و رها شدهی او برای ساختن دومین قسمت از این سری، تبدیل به یکی از محبوبترین مجموعه بازیهای سبک بزن بکش یعنی Devil May Cry شد! تمام این تعریف و تمجیدها را گفتیم تا شاید بشود عظمت شاهکار این بازیساز را به تصویر کشید.
بازی Resident Evil 4 حرکتی جسورانه و انقلابی بود که اجرای آن و شجاعت میکامی، سبکی جدید در بازیهای رایانهای ایجاد کرد؛ سبکی که از دل آن عناوین بزرگی مثل Dead Space سر برآوردند. اولین بار در این بازی بود که زاویهی به تصویر کشیدن مبارزات در فضایی بین اول شخص و سوم شخص یعنی روی شانه قرار میگرفت.
این کار به دلیل محدود کردن دید بازیکن نسبت به اطرافش، ترس را چندین برابر میکرد. شخصیت اصلی بازی هم برای بسیاری از طرفداران این سری، خاطرهانگیز و در عین حال شگفتانگیز بود.
لعنت به تو و اون اره برقی که از بمب اتم هم وحشتناکتر بود!
پسرک تازهکار قسمت دوم این سری اکنون آنقدر کار کشته شده بود که با یک سلاح کمری و یک چاقوی چریکی، سپاهی از هیولاها را از پا در میآورد. همهی اینها را در کنار داستانی با تم سیاسی و رازآلود، شخصیتپردازی بیعیب و نقص، تنوع دشمنان و سلاحهای گوناگون بازی قرار دهید تا به معجون شگفتانگیز میکامی یعنی Resident Evil 4 دست پیدا کنید.
هرچند که این سری محبوب پس از این قسمت روندی نزولی پیدا کرد، اما محبوبیت این عنوان آنقدر زیاد است که کپکام انواع نسخههای بازسازی شده، HD، Ultimate و… از این بازی را طی این سالها روانهی بازار کرده تا روح این اثر را همچنان زنده نگاه دارد
10) Mortal Kombat ۴
سال انتشار: 1998
سازنده: میدوی گیمز
پلتفرمها: PC ،Xbox 360 ،PlayStation 3
سبک: مبارزهای
عنوان یک فرنچایز چندرسانهای آمریکایی است که بر روی مجموعهای از بازیهای ویدئویی متمرکز شدهاست که در ابتدا توسط میدوی گیمز در سال ۱۹۹۲ توسعه یافت. توسعه اولین بازی در ابتدا بر اساس ایدهای بود که اد بون و جان توبایاس برای ساخت یک بازی ویدئویی با بازی ژان-کلود ون دام داشتند، اما با شکست این ایده، به جای آن یک بازی مبارزهای با مضمون فانتزی ایجاد شد؛ درعوض توسعهدهندگان با شخصیت جانی کیج به او ادای احترام کردند، یک ستارهٔ خیالی فیلم که سبک شخصیاش شبیه به ون دام است. مورتال کامبت اولین بازی مبارزهای بود که یک جنگنده مخفی را معرفی کرد، که اگر بازیکن مجموعهای از الزامات را برآورده کند، به دست میآید.
از میان بازیهای سبک فایتینگ که برای پیسی عرضه شده بود، Mortal Kombat ۴ مزه دیگری داشت. فراموش نکیند که با یک مورتال کمبات روبهرو بودید و ابهت این فرانچایز، اجازه نمیدهد که تا به همین راحتی از کنارش گذشت. هر چند که این بازی برای کنسولهای نسل پنجمی نیز منتشر شده بود، اما بر روی رایانهها آن هم به علت پردازش بهتر و ارتقا سختافزاری، عملکرد بهتری داشت. به جرات میتوان MK۴ را بهترین نسخه از مورتال کمبات بر روی پیسی در آن زمان انتخاب کرد.
چهارمین قسمت از سری اصلی، در واقع تغییر بزرگی را در تاریخ این فرنچایز ایجاد کرده بود. ما در اینجا برای اولین بار شاهد یک Mortal Kombat سهبعدی بودیم. از دیگر تحولات بزرگ این بازی، اضافه شدن سلاح سرد در میدان مبارزه بود. مانند خیلی از رمزهای دیگر بازی MK، طریقه استفاده از این اسلحهها نیز ترکیبی از کدهای دستوری بود. جالب اینکه اگر اسلحه یکی از بازیکنان میافتاد، بازیکن دیگر میتوانست آن را بردارد. چرخش ۳۶۰ درجه در زمین مبارزه، یکی از تواناییهای دیگر بازیکنان بود که به لطف سیستم سهبعدی بازی محیا شده بود
با استفاده از این ویژگی، بازیکنان قادر بودند تا به صورت چرخشی حرکت کنند. حضور شخصیتهای جدید در مورتال کمبات ۴ اتفاق خوبی بود، اما بعضی از آنها اصلا در حد مجموعه MK نبودند و موردتوجه مخاطبان این فرانچایز قرار نگرفتند. از طرفی داستان بازی نیز دستخوش تغییرات اساسی شده بود و «پادشاه شیناک» به همراه «کوانچی» جایگزین شائوکان و شانگ تسونگ در این تورنومنت شده بودند. هر چند که تعداد فیتالیتیها در MK۴ کاهش یافته بود، اما همچنان خونین و جذاب به نظر میرسید.
9) Crysis
سال انتشار: ۲۰۰۷
سازنده: کرایتک
پلتفرم: PlayStation 3، Xbox 360، PC
سبک: تیراندازی اول شخص
جنگلهای انبوه استوایی، اقیانوس آبی، دشمنان باهوش و سرما… اینها چهارچوب اثری را میسازد که نه تنها پس از ده سال، بلکه تا سالیان سال همچنان جزء برترین بازیهای تاریخ خواهد ماند و به زیر کشیدن آن از جایگاهی که دارد واقعا دشوار خواهد بود. «کرایسیس» یک شاهکار هنری بود؛ آنقدر بزرگ و تاثیرگذار که نزدیک به یک دهه نقش ملاکی برای سنجش قدرت رایانههای شخصی را بازی کرد. تمامی بازیهایی که در این فهرست معرفی شدند، تقریبا روی تمام رایانههای موجود در بازار اجرا میشوند؛ اما اجرای این بازی در بالاترین سطح کیفی، هنوز هم برای بسیاری از رایانهها چالش برانگیز است و برای برخی ناممکن است.
کرایسیسعنوانی بود که پس از سالها حکمرانی کنسولهای بازی در جهان، نشان داد دود هنوز از کنده (شما بخوانید کیس) بلند میشود و ابهت رایانههای شخصی، زادگاه بازیهای رایانهای را را مجددا به آنها بازگرداند. عظمت این بازی تنها به جلوههای بصری و موسیقی آن محدود نمیشود. آزادی عملی که در اختیار بازیکنان قرار میگرفت، هنوز هم کمنظیر است. علاوه بر امکان گشت و گذار در جنگلها، رودخانهها و اقیانوس، قدرتهایی که لباس ساخته شده از فناوری نانو در اختیار بازیکنان قرار میداد، تجربهی این بازی برای هر فردی را منحصر به فرد میکرد.

شما میتوانستید مثل «بیجی بلسکویچ» در سری «ولفنشتاین» دشمنان را زیر آتش وحشیانه خود خرد کنید یا مثل Solid Snake بیسرصدا و مرگبار باشید. در این بازی برای اولین بار امکان شخصیسازی سلاح در لحظه در اختیار بازیکنان قرار گرفت تا انعطافپذیری در اتخاذ استراتژیهای مختلف در بازی به حداکثر برسد. تخریبپذیری تقریبا بینقص محیط هم در کنار انواع سلاحهای مرگبار و امکان استفاده از وسایل نقلیه، کرایسیس را به چیزی فراتر از یک بازی اول شخص تبدیل کرد. روایت داستانی بازی و تغییر آن از یک ماجرای جاسوسی به داستانی علمی-تخیلی آنقدر جذاب بود که سازندگان این اثر دو قسمت دیگر (که هیچ وقت به خوبی نسخه اول نبودند) هم بر پایهی آن ساختند. به طور کلی کرایسیس قالی کرمان دنیای بازیهای رایانهای است؛ اثری که اگر همین الان پس از ۱۰ سال از ساختش بخواهید برا اولین بار آن را تجربه کنید، نه تنها رنگ و بویی از قدیمی شدن و کهنهگی در آن حس نمیکنید، بلکه متوجه میشوید از بسیاری بازیهای کنونی هم بهتر است، آن هم در تمامی موارد اعم از تجربهی بازی، موسیقی، داستان و خصوصا جلوههای بصری!

8) Command & Conquer 3: Tiberium Wars
سال انتشار: ۲۰۰۷
سازنده: دایس لسآنجلس
پلتفرمها: PC ،Xbox 360
سبک: استراتژی
همهی استراتژی بازها با سری Command & Conquer آشنا هستند. این سری که از ۳ زیر شاخه «ژنرالها» (جنگ مدرن)، «وضعیت قرمز» (در زمان جنگ جهانی و آیندهی پس از آن) و «تایبریوم» (در آیندهی دور) تشکیل شده، طرفداران دو آتشه و خاص خود را دارد. در ایران بیشتر بازیکنان حداقل یکبار ژنرالها را تجربه کردهاند، اما دو سری دیگر در کشور ما کمی مظلوم واقع شدهاند. عنوان Command & Conquer 3: Tiberium Wars سومین قسمت از داستان آیندهی زمین در دوران ورود عنصری به نام تایبریوم به این سیاره است که میتواند منبعی عظیم از انرژی باشد. در پی این اتفاق جنگ بزرگی سیاره ما را در بر گرفته و گروههای مختلف سعی در تصرف هرچه بیشتر این عنصر دارند. در قسمت سوم بازی علاوه بر دو گروه فرقهی ناد و سازمان دفاع جهانی (GDI)، یک گروه از موجودات فضایی هم برای استفاده از این عنصر به زمین حمله میکنند.
آیا همین جنگ سه جانبه برای خوب بودن این بازی کافی نیست؟ داستان بازی تلاش هریک از سه گروه برای پیروزی را روایت کرده و مراحل بازی هم از تنوع خوبی برخوردار هستند. جلوههای بصری بازی در زمان عرضه برای یک عنوان استراتژی واقعا شگفتانگیز بوده و امکانات و تجهیزات هریک از گروهها به بازیکنان این اجازه را میدهد تا با توجه به سبک مبارزاتی خود، گروه مورد نظرشان را انتخاب کنند. پس از موفقیت این عنوان، یک بسته الحاقی به نام «خشم کین» هم برای تکمیل داستان و ارائهی تجهیزات جدید به بازی عرضه شد. Command & Conquer 3 با گذشت ۱۰ سال از عرضه، هنوز هم یکی از عناوین استراتژیک جذاب موجود است و شاید در این سبک تنها عناوین بزرگی مثل Star Craft بتوانند جلوتر از آن قرار بگیرند.
7) World of Warcraft
سال انتشار: 2004
ناشر: بلیزارد انترتینمنت
پلتفرم: PC
سبک: استراتژی
بیاید قبول کنیم که مجموعه وارکرفت یکی از بازیهای محبوب دنیاست. این عنوان یکی از فرانچایزهای اصیل و باهویت پلتفرم PC است. در واقع شرکت بلیزارد (Blizzard) محبوبیت امروزی خود را بیشتر مدیون سری بازیهای Warcraft است. بد نیست بدانید که اولین بازی از سری بازیهای وارکرفت با نام Warcraft: Orcs & Humans در سال ۱۹۹۴ و برای سیستم DOS مایکروسافت منتشر شد. سالها گذشت و بعد از انتشار چند نسخه دیگر از این بازی، در نهایت در سال ۲۰۰۲ بلیزارد شاهکاری را از این سری منتشر کرد که وارکرفت ۳: پادشاهی آشوب (Warcraft III: Reign of Chaos) نام داشت.
این بازی که برای پلتفرم پیسی منتشر شده بود، توانست چندین جایزه از جمله عنوان بهترین بازی سال را کسب کند. بازی با فروش بیش از چهار میلیون نسخه که فقط ۱ میلیون آن در ماه اول انتشار شده بود، تبدیل به یکی از پرفروشترین و محبوبترین بازیهای کل تارخ بازیهای رایانهای شود. گرافیک ساده ۳ بعدی شاد و جالب، صداگذاری عالی، سادگی و گیمپلی روان، کنترل سربازان، تنوع زیاد سربازان، وجود قهرمانان مختلف با خاصیتهای متفاوت، بالانس بین گروههای بازی، اضافه شدن ارتقا سطح برای قهرمانان و دیالوگهای زیبایی که تقریبا همه شخصیتها و سربازان داشتند به هرچه جذابتر شدن این نسخه اضافه کرده بودند.
همچنین در این قسمت از سری بازیهای وارکرفت نژادهای فراوانی از جمله تاورنها (Tauren)، نایت الفها (Night Elf)، آنددها (Undead) و دیگر موجودات ازروت را دیدیم که به بازی اضافه شدند. خاطرات خوب سرزمینهای شمالگان (Northrend) و کالیمدور (Kalimdor) محال است از خاطر طرفداران این بازی برود.
6) Hitman: Codename ۴۷
سال انتشار: 2000
سازنده: آیدوس
پلتفرم: PC
سبک: اکشن ماجراجویی
بعید است که گیمر باشید و با سری بازیهای هیتمن (Hitman) آشنا نباشید. مجموعهای که استودیو IO Interactive آن را حدود بیست سال پیش و در سال ۲۰۰۰ و با عنوان Hitman: Codename ۴۷ برای اولین بار بر روی رایانههای شخصی عرضه کرد. مامور ۴۷ آنقدر ویژگیهای جدید و مکانیزمهای مبارزه داشت که برای هر گیمری جذاب و دوستداشتنی بود. یکی از اولین بازیهای سبک مخفیکاری که بدون داشتن طرحریزی و نقشه کشیدن، محال بود که بتوانید مراحل آن را پشت سر بگذارید.
کافی بودکه تنها بخش کوچکی از برنامهها به خوبی پیاده نشود و شاهد سوراخسوراخ شدن این مرد کچل شوید. قابلیت تغییر لباس به طور جدی در تاریخ بازیهای ویدئویی در این بازی پیاده شده بود. کشاندن سوژههای قتل به داخل توالتها و کستن و پوشیدن لباس آنها، از سکانسهای معروف بازی Hitman بود که هنوز هم در نسخههای جدید شاهد آن هستیم. تقریبا از این بازی بود که با سلاح معروف مامور ۴۷ یعنی همان کابل معروف خفهکن آشنا شدیم و فهمیدیم که در بازیها لازم نیست برای کشتن به سلاح گرم و چاقو شمشیر متوسل شد.
گاهی آنقدر عصبانی میشدیم که نقشه مخفیکاری را بیخیال و شروع به کشتن همه حاضران در صحنه میشدیم؛ اینجابود که مردم بی گناه جیغ و فریاد میکشند و حالا نوبت تیراندای و شورش دشمنان به سمت شما بود. اگر در بازی Hitman: Codename ۴۷ و در چنین شرایطی جان سالم بهدر بردید، باید خودتان را یکی از حرفههای این بازی بدانید!
5) Max Payne
سال انتشار: 2000
سازنده: اسکوئر انیکس
پلتفرم: PC
سبک: اکشن ماجراجویی
حدود ۲۰ سال از انتشارش میگذرد، یک شاهکار در تاریخ بازی ویدئویی که روایت داستاناش هیچ چیز از یک فیلم سینمایی دراماتیک کم نداشت. داستان مردی که واژه «درد» را از عمق وجود حس کرد؛ کشته شدن همسر و فرزند نوزادش، از دست دادن بهترین دوستاش، خیانت همکارانش و هزاران زخم ریز و درشت دیگر. مردی از جنس انتقام و کولهباری خاطره از گذشته تیره و تاریکاش. او کسی نیست جز Max Payne. عنوان مکس پین در سال اول عرضه خود با موفقیت خوبی همراه بود.
عنوانی که بیش از هرچیز شما را در عمق داستان خود فرو میبرد. داستانی غمناک و کابوسهای تمامنشدنی مکس. اوج خلاقیت این بازی مربوط به سیستم Bullet Time بود، جایی که شما زمان را آهسته میکردید و با شیرجه زدن در حالت آهسته میتوانستید با تمرکز بالا و یک سینماتیک بسیار جذاب با دشمنان مبارزه کنید. در سال ۲۰۰۳ و در ادامه استقبال خوب از نسخه اول بازی، شاهد نسخه دوم مکس پین بودیم و دیدیم که چگونه این اثر هنری زیبا موفقیتهای نسخه قبلی خود را تکرار کرد.
گیمپلی بازی تقریبا بدون تغییر بود و داستان بازی کمی از آن محیط تیره و تاریک قسمت اول فاصله گرفته بود. گرافیک بازی بسیار خوب کار شده بود و موسیقی متن Max Payne۲ هنوز که هنوز است جز پردانلودترین موسیقیهای تاریخ بازیهای ویدئویی است. همانند نسخه اول، میان پردههای سینمایی به خوبی کار شده بود و پیشروی داستان را لذتبخشتر کرده بود. همچنین در نسخه دوم، روایت بازی از دید شخصیت مکس و مونا بازی را از یکنواختی دور میکرد. هر چند نسخه اول و دوم این بازی برای برخی از کنسولهای نسل ششمی هم منتشر شد، اما قطعا نقطه عطف این دو نسخه مربوط به پلتفرم PC بود.
4) Commandos
سال انتشار: 1998
سازنده: پایرو استودیو
پلتفرم: PC
سبک: استراتژی
مجموعه بازیهای Commandos ( کماندوز ) را میتوان به عنوان بهترین بازیهای استراتژی تاکتیکی در زمان خود نام برد. این سری بازی آنقدر محبوب بود که توانست در فروش نسخههای خود یکی از موفقترین بازیها شود. این بازی در 5 سری انتشار پیدا کرد که فقط 3 تا از آن ها که محبوبیت بیشتری دارند.
قسمت اول کماندوها در سال ۱۹۹۸ معرفی شد که گرافیک و نورپردازی ضعیفی داشت. داستان بازی تنها به هدایت نیروهایی ختم میشود که در جنگ جهانی دوم هدفشان نابودی پایگاههای آلمانی است. حال چرا این بازی را در عنوان بهترین بازی های استراتژیک کامپیوتر لحاظ کردیم، درجه سختی و پیچیدگی زیاد در انجام ماموریتها شده که در این زمینه فوقالعاده کار شده است.
قسمت 2 بازی کماندوها توسط Pyro Studios ساخته شد. در این قسمت مانند نسخه پیشین هدف از بین بردن مواضع، پشت خط دشمن است. داستان این قسمت همانند قسمت قبل تعدادی کماندو با همکاری هم و فنون نظامی بالا برای شکست دشمن اقدام میکنند. شما باید از یک استراتیژی برای نابودی آلمانیها استفاده کنید و تمام عملیات خود را بصورت مخفیانه انجام دهید.
ماموریت شما در قسمت سوم کنترل کماندوهای دشمن در مقررشان و طبق معمول انجام عملیاتهای مخفی، دزدیدن صلاح، استفاده از وسایل کوهنوردی و بالا رفتن از کوه، استفاده از دوربین مادون قرمز و دید در شب، استفاده از تک تیرانداز و انجام حرکات تیمی یک دست و منظم برای رسیدن به پیروزی جزو ماموریتهای شما میباشد.
مقاله کامل را به همراه ویدئو جذاب از بازی کماندوها را
اینجا
ببینید
3) Counter-Strike
سال انتشار: 2000
سازنده: شرکت ولو
پلتفرم: PC، PlayStation 3، Xbox 360
سبک: تیراندازی اول شخص
بازی کانتر استرایک (Counter-Strike) زمانی متولد شد که هنوز بازیهای زیادی به صورت چندنفره عرضه نشده بودند. در واقع این بازی یکی از زیرمجموعههای سری Half-Life به حساب میآمد. کانتر نهتنها به محبوبیت عظیمی در سراسر دنیا دست پیدا کرد، بلکه در ایران هم توانست برای سالها سلطنت میادین بازیهای چندنفره را تصاحب کند. دورانی که کانتر استرایک به گل سرسبد گیمنتهای شلوغ تبدیل شده بود و بچههایی که نقشهها و میانبرهای معروف Dust ۲ و Aztec را مثل کف دستشان حفظ بودند.
تقریبا امکان نداشت کسی وارد گیمنتی شود و شاهد رقابت داغ و نفسگیر بین دو گروه تروریست و ضدتروریست نباشد. بازیکنانی که تجربه بیشتری در این بازی داشتند به عنوان سرگروه انتخاب میشدند و حق انتخاب اول سلاحها با آنها بود. هشت شخصیت اصلی با شکل و شمایلی متفاوت در گروه مخالف برای بازی طراحی شده بود و انواع و اقسام اسلحهها هم در بازی وجود داشتند که با الهام از نمونههای واقعی طراحی شده بودند و هرکدام با قدرت و کیفیت خاص خود طرفداران زیادی بهدست آوردند؛ از آنهایی که تنها بهسراغ اسنایپر میرفتند تا علاقمندان کلاشنیکف و M۴.

همچنین نقشههای بازی هم تنوع خوبی داشتند و قادر بودند به راحتی دهها و صدها ساعت بازیکنها را سرگرم کنند؛ نقشههایی که درنهایت پس از آپدیتهای مختلف به ۲۵ عدد رسیدند. بازی Counter-Strike بخشهای متنوعی را برای رقایت بازیکنان در نظر گرفته بود، از خنثی کردن بمب که در آن تیم تروریست بمبی را در یکی از دو منطقهی نقشه قرار میداد و تیم ضد تروریست وظیفه داشت آن را خنثی کند، تا موارد دیگری مثل نجات گروگان که در آن شاهد رقابتی جذاب بر سر گروگانهایی بودیم که تروریستها نباید اجازهی آزاد شدن آنها را میدادند.
آپدیتهای زیادی برای کانتر استرایک عرضه شد، اما درنهایت این آپدیت ۱.۶ بود که پشتیبانی از بازی را به بالاترین نقطهی خود رساند؛ آپدیتی بزرگ که باعث شد از آن پس از این بازی تحت عنوان کانتر استرایک ۱.۶ نام برده شود و مقیاس خوبی بود تا تفاوتهای آن با نسخه ابتدایی و نسخههای آینده مشخص شود.
بازی کانتر استرایک (Counter-Strike) زمانی متولد شد که هنوز بازیهای زیادی به صورت چندنفره عرضه نشده بودند.
2) GTA San Andreas
سال انتشار: ۲۰۰۴
سازنده: راکاستار گیمز
پلتفرم: PC، PlayStation 2، PlayStation 3، Xbox، Xbox 360
سبک: اکشن ماجراجویی
نمیشود از بازیهای جذاب گفت و نامی از GTA نبرد. تقریبا تمامی عناوین این سری پس از GTA 3، هنوز هم جذاب و دوستداشتنی هستند، اما San Andreas نقطهی عطفی در روایت داستانی و تجربهی این بازی بود. در این قسمت شما برای اولین بار در نقش یک سیاهپوست وارد بازی میشدید که علاوه بر تمامی مسائل پر حاشیهی معمول در این بازی، مسئلهی نژادپرستی را هم برای اولین بار به بازی میآورد. آزادی عمل در GTA همیشه زیاد بوده، اما در این قسمت شما انواع ورزشها، خوراکیها، لباسها و روابط عاطفی را تجربه میکردید و دست بازیکن برای انتخاب کاملا باز بود.
در کنار همهی این موارد باید داستان دراماتیک بازی را هم ذکر کرد که باعث شد نام CJ هنوز هم بر سر زبانها بماند. هر چند که من هیچ وقت طرفدار سری GTA نبودهام، اما این سری و خصوصا قسمت San Andreas واقعا از آثار تاریخی و جذاب دنیای بازیهای رایانهای است که هنوز مثل روز اول میتواند ما را سرگرم کند.
1) Call Of Duty 4: Modern Warfare
سال انتشار: ۲۰۰۷
سازنده: اینفینیتی وارد
پلتفرم: PC، PlayStation 3، Xbox 360، Wii
سبک: تیراندازی اول شخص
قسمت چهارم بازی محبوب «ندای وظیفه»، برای اولین بار خط مقدم مبارزات را به عصر حاضر انتقال داد، آن هم در زمانی که هنوز جنگ جهانی سوژهی بسیاری از بازیسازان بود.
در این قسمت بود که برای اولین بار تجربهی استفاده از سلاحهای مدرن و قطعات جانبی مثل انواع دوربینها و تجهیزات نظامی در اختیار دوستداران این سری بزرگ و محبوب قرار گرفت؛ اما چیزی که توانسته جذابیت و تازگی این عنوان را همچنان حفظ کند، شخصیتپردازی و داستان جذاب آن است.
مگر کسی پیدا میشود که از «کاپیتان پرایس» با آن سبیل پر اُبهت خوشش نیاید؟ یا آن شب بارانی که «سوپ مکتویش» برای اولین بار در آن قدم به میدان نبرد گذاشت را فراموش کند؟
شخصیتهای این بازی مثل رامبو و آرنولد یا سایر نظامیان فیلمها نبودند که یک تنه از پس یک ارتش بر بیایند. ضعف، احساسات و مهمتر از همه حس انسان بودن در جای جای این بازی احساس میشد؛ از داستان دست قطع شدهی «زاخایف» تا مرگ دردناک «گروهبان جکسون» پس از انفجار اتمی.
این قسمت از بازی Call Of Duty آغازگر سه گانهای پر هیجان و جذاب بود که هنوز هم در میان بازیهای هم سبک خود رکورددار است. خلاصه اینکه این بازی آنقدر خوب بود که نسخهی بازسازی شدهی آن توانست یکی از شکستهای احتمالی اکتیویژن (Infinite Warfare) را هم به موفقیتی تجاری بدل سازد.
قطعا در این فهرست جای بازیهای زیادی خالیست، بازیهایی که نبودشان در این لیست چیزی از ارزشهای آنها کم نمیکند و تنها ریشه در تجربهی شخصی و سلیقهی نویسنده دارد. هدف از مرور این بازیها، امتیاز دادن یا اعمالی این چنینی نبوده و نیست، بلکه تمام تلاش نگارندهی این سطرها این بوده که در عصر تجاری شدن بازیها و ادعاهای توخالی بازیسازان، سرگذشت آثاری را یادآوری کنیم که هنوز هم میتوانند الهام بخش خلق شاهکارهایی بزرگتر باشند و تجربهی مجدد آنها میتواند مانع از عادت کردن ما به برخی آثار ضعیف و «پولساز» این روزها شود.