شبی که تریلر سریال Resident Evil پخش شد دائما مشغول به گشت و گذار در توییتر و دیدن بازخوردهای طرفداران دیگر این فرنچایز بودم. به طور کلی میتوان گفت بازخوردها بیشتر به سمت و سوی منفی سوق دارد اما حقیقتا جامعهی طرفداران این فرنچایز همیشه ناراضی هستند. امروز قصد دارم مروری بر اطلاعات منتشر شده از این سریال و تاثیر آن بر آیندهی بازیهای فرنچایز داشته باشم.
رستاخیز راکون سیتی
ایدهی بازسازی Raccoon City میتواند بسیار جذاب باشد اما مسئله این است که چطور هیچ یک از سازمانهای حاضر در دنیای این فرنچایز از جمله Blue Umbrella متوجه این موضوع نشدهاند.
ابتدا بگذارید نگاهی به اطلاعات و وقایع سریال بیندازیم و سپس به سراغ تاثیرات احتمالی آن بر بازیها برویم. داستان سریال در سال 2022 و در حالی آغاز میشود که آلبرت وسکر با بازی لنس ردیک دو دختر خود را به شهر New Raccoon City میبرد. کمپانی Umbrella دوباره یک امپراطوری جدید برای خود ساخته است و به کمک وسکر در حال کار بر روی پروژهای به نام Joy هستند.
این بار این پروژه حتی بیش از ویروس T و شیوع آن در سال 1998 مشکل ساز میشود و به طور گسترده شیوع پیدا میکند به طوری که در نهایت پس از 14 سال یعنی در سال 2036 چیزی جز یک دنیای آخرالزمانی از حکومت انسانی باقی نمانده است و حال ما داستان دختر وسکر، Jade Wesker را دنبال خواهیم کرد که در کنار سعی برای بقا در این دنیای وحشی با گذشتهی خود، ارتباط پدرش با بلایی که بر سر دنیا آمده است و سرنوشت خواهرش Billie دست و پنجه نرم میکند.
این تمام اطلاعاتی است که از روند داستانی بازی در دست ما قرار دارد. حال بگذارید به تاثیر بازیها در این سریال بپردازیم و به برخی از سوالاتی که احتمالا در سر دارید پاسخ دهیم
دقیقا با چه چیزی طرف هستیم؟
سالهاست که تئوریهایی مبنی بر بازگرداندن Albert Wesker به زندگی پس از مرگش در نسخهی پنجم وجود داشته باشد و در نسخهی Umbrella Corps نیز شاهد اشارات جالبی به این موضوع بودیم.
یکی از جنجالیترین مواردی که در بین طرفداران حسابی سروصدا کرده است، بازگشت Albert Wesker با چهرهای کاملا متفاوت است. در ابتدا باید بگویم که داریم دربارهی Netflix صحبت میکنیم، کمپانیای که علاقهی زیادی به مسائل اجتماعی و به تصویر کشیدن آنها در محصولات خود دارد بنابراین اگر رنگ پوست Albert Wesker تغییر نمیکرد باید تعجب میکردیم!
اما بجز این مسئله، یکی از مواردی که سازندگان سریال اظهار داشتهاند آن است که تمامی بازیها و اتفاقات آنها برای این سریال Canon محسوب میشوند. این یعنی تمامی اتفاقات از جمله نابودی راکون سیتی، مرگ Albert Wesker در آتشفشان، اتفاقات نسخهی ششم، هفتم و حتی هشتم همگی در دنیای سریال نیز رخ دادهاند.
حال شاید از خود بپرسید چطور ممکن است Albert Wesker زنده شده باشد؟ به نظر میرسد که Umbrella به نوعی او را از مرگ بازگردانده است. سازندگان اظهار داشتند که Wesker به دلیل موجه و مهمی بازگشته است و البته به قول خودشان قرار نیست با بهانههایی همچون «جلیقهی ضد آرپیجی یا ضد لاوا» بازگشت او از مرگ را توجیح کنند. آنها همچنین اعلام کردهاند که قرار است برخی از کاراکترهای آشنا را در این سریال ملاقات کنیم.
این مسئلهی Canon بودن سریال سوالات بسیار زیاد و مهمی را به وجود میآورد که حقیقتا نمیدانم سازندگان چطور میتوانند در 8 قسمت آنها را همزمان پاسخ داده و توجیه کنند. به عنوان مثال آیا Wesker و دخترانش از وجود Jake Muller با خبر هستند و قرار است او را در سریال ملاقات کنیم؟ Jake Muller به نظر من در بین کاراکترهای آندرریتد این فرنچایز قرار دارد که به خوبی از پتانسیلش به عنوان پسر جذابترین آنتاگونیست فرنچایز استفاده نشد. چه کسی میداند شاید در نهایت شاهد بازگشت او در این سریال باشیم.
در نسخهی هفتم شاهد معرفی Blue Umbrella بودیم. آیا آنها در واقع در حال تلاش برای بازگرداندن Umbrella به صحنه بودند یا حتی آنها نیز از وجود Umbrella بیخبرند؟ تئوری من آن است که برخی از کارکنان پیشین Umbrella از همان ابتدای بسته شدن این کمپانی به دنبال زنده کردن دوبارهی آن بودند و فکر میکنم دلایل بسیار محکمی بر این موضوع دارم که در بخش بعدی به آن خواهم پرداخت.
Umbrella Corps و نادیده گرفته شدن نقش احتمالی آن در داستان سریال!
بنده شخصا ندیدهام کسی صحبتی از Umbrella Corps و ارتباطات داستانی آن با سریال این فرنچایز به میان بیاورد و احتمالا دلیل آن نیز، بیاعتنایی بسیاری نسبت به این نسخه است اما حقیقتا اطلاعاتی که در این بازی نهفته است از جمله اشاره به احتمال زنده بودن Wesker، برای سریال حائز اهمیت است.
حقیقتا آنقدر این بازی مرده محسوب میشود که فکر میکنم من جزو معدود افرادی هستم که بخش کمپین آن را به پایان رساندهام و از آن جایی که عاشق Lore این فرنچایز هستم و با هر نسخه اطلاعات خودم را گسترش میدهم، این بازی نیز از این قاعده مستثنی نبود و شخصا فکر میکنم اشارات بسیار جالب و مهمی در آن بازی به گسترش Umbrella و بازگشت Albert Wesker شده بود.
شخصا ندیدهام هیچکس به جریانات بازی Umbrella Corps اشارهای بکند و شاید به این دلیل است که بسیاری فکر میکنند این بازی برای Lore فرنچایز Canon محسوب نمیشود در حالی که این مسئله درست نیست! این بازی نیز در Lore نسخههای اصلی فرنچایز قرار میگیرد و تئوری شخصی بنده این است که جریانات این بازی ارتباط مستقیم با این سریال دارد برخی از اتفاقات آن را توجیح میکند.
از آن جایی که احتمالا این بازی را تجربه نکردهاید یا اگر تجربه کردهاید، احتمالا به داستانی که در پس زمینهی بازی در جریان بوده است توجهای نکردهاید بنابراین با من همراه شوید تا ارتباطات بسیار جالب این بازی و انطباق آن را با جریانات سریال مرور کنیم.
درست است که این بازی از یک بخش کمپین منسجم برخوردار نبود اما در ابتدای هر مرحله با استفاده از متنها، اطلاعاتی از روند پیشروی داستان پس زمینهی بازی در اختیارمان میقرار میگرفت. شما در آن بازی وظیفه داشتید دائما به جمعآوری Combat Data و نمونههای DNA مختلف از BOWهای مرده در مناطق مختلف عناوین پیشین که هنوز به طور کامل پاک سازی نشدهاند بپردازید و ممکن است در طول سریال شاهد ایستراگها یا اشاراتی به این موارد باشیم.
ما میدانیم که ویروس T نقش مهمی در این سریال و ساخت Joy ایفا میکند اما این کمپانی از کجا به نمونههای ویروس T دسترسی پیدا کرده است؟ فکر میکنم شما هم بتوانید ارتباطی که من شاهدش هستم را مشاهده کنید.
همچنین این بازی به طور مستقیم بر وجود کمپانی Umbrella در سایهها اشاره داشت و شخصا فکر نمیکنم منظور آن Blue Umbrella بوده باشد. شما در این بازی در نقش مزدوری با نام رمز 3A7 بازی میکنید که تحت نظارت Abraham Jackson و پس از ناپدید شدن او زیر نظر Beatrice Bertrand فعالیت داشت.
در داستان این بازی به مسائل مختلفی اشاره میشود که یکی از جالبترین آنها حضور احتمالی Hunk در این بازی و همکاری دوبارهی او با کمپانی Umbrella بوده است.
داستان بازی کمی بعد از جریانات نسخهی ششم در جریان است. در طول عملیاتهای شما، صحبت از شخصی به نام The Executive به میان میآید که مسئول تشکیل این گروه مزدورها برای جمعآوری نمونههای ذکر شده است و ظاهرا یک فرد بسیار قدرتمند در کمپانی است و حتی بسیاری از مقامهای بالای کمپانی نیز از هویت او بیخبر هستند. حال چه کسی نظارت دقیق بر ساخت Joy در سریال دارد؟ درست است، Wesker! من فکر میکنم بسیاری از نمونههای جمعآوری شده توسط 3A7 در نهایت به پروژهی Joy راه یافتهاند.
Jackson تصمیم به تحقیق در این باره میگیرد اما به سرعت شناسایی و ناپدید میشود. پس از آن Bertrand مسئولیت نظارت بر عملیاتهای 3A7 را برعهده میگیرد و پس از مدتی دستوری مبنی بر کشتن این مزدور در طول عملیاتش دریافت میکند که در نهایت 3A7 با وجود تمام سختیها نجات پیدا میکند و تقریبا Bertrand را به این نتیجه میرساند که این مزدور در واقع Hunk است! در آخر نیز صفت New Grim Reaper به 3A7 تعلق میگیرد که بسیار جالب توجه است.
اما بگذارید توجه شما را به سمت The Executive جلب کنم. این شخص ظاهرا اطلاعات زیادی از مناطقی همچون روستای اسپانیایی نسخهی چهارم و ناپدید شدن Ashley Graham و همچنین اکثر مناطق دیگر همچون Kijuju و Antarctic base دارد و حتی در بخشی از بازی Jackson در این باره میگوید” او طوری دربارهی این مکانها صحبت میکند که گویی خود در آن جا حضور داشته است”.
اگر به یاد داشته باشید Albert Wesker در بسیاری از این مکانها حضور داشته است و در جریانات نسخهی چهارم نیز نقش مهمی را ایفا میکرد که در محتوای اضافهی Separate Ways شاهد آن بودیم. یک مسئلهی دیگر که اشاره به Wesker پشت هویت The Executive دارد.
از طرف دیگر صداگذار شخصیت Albert Wesker یعنی D.C Douglas نیز در این بازی دوباره به صداگذاری این شخصیت پرداخته بود که در برخی از مچها صدایش به گوش میرسید. بنابراین سالها پیش مشخص شده بود که Wesker زنده است و حال این سریال قرار است بیشتر در این باره و چگونگی آن توضیح دهد.
این موضوع تنها در حد یک تئوری از طرف بنده است و از آن جایی که افراد کمی این عنوان را تجربه کردند حقیقتا بعید میدانم بسیاری از آن افراد حتی این بازی را به یاد داشته باشند و به همین دلیل است که هیچکس از این اطلاعات یاد نمیکند اما شخصا فکر میکنم جریانات و اتفاقات Umbrella Corps قطعا ارتباط مستقیم با جریانات سریال دارد.
رستگاری یا تکرار شکستهای پیشین؟
تا قبل از عرضهی Vendetta امید بسیار زیادی به آن داشتم. دیدن Leon، Chris و Rebecca پس از سالها در کنار یک دیگر بسیار جذاب به نظر میرسید.
اما حقیقتا پس از تماشای آن و مشاهدهی داستانسرایی مضحک و غیر منطقی این انیمیشن، کاملا امیدم را نسبت به فیلمها و انیمیشنهای فرنچایز از دست دادم و تا به امروز نیز هیچ یک از محصولات سینمایی یا انیمیشنی این فرنچایز نتوانسته است مزهای خوش در دهان طرفداران باقی بگذارد.
شخصا سالهاست که دیگر برای محصولات لایواکشن یا انیمیشنی فرنچایز هایپ نمیشوم. آخرین باری که برای یکی از انیمیشنهای فرنچایز بودم به سال 2017 و انیمیشن Vendetta بود که به نظر من یک فاجعهی مزحک و توهین آمیز به کلیت فرنچایز بود که حتی دلم نمیخواهد به آن فکر کنم.
از پس از آن هم همگی از وضعیت Resident Evil در زمینهی فیلم و سریال با خبر هستیم. انیمیشن Infinite Darkness یک انیمیشن فوقالعاده متوسط بود و فیلم Welcome To Racoon City هم صرفا ساخته شده بود تا کارگردان نفرت خودش نسبت به این فرنچایز و مخصوصا Leon را در قالب یک فیلم بیکیفیت به طرفداران ارائه دهد. حقیقتا نمیتوانم تصور کنم که کسی در تیم سازندهی این فیلم، حتی پشیزی به این فرنچایز و طرفدارانش اهمیت بدهد.
فیلمهای Paul W.S Anderson که تکلیفشان مشخص است. در حالی که نمیتوان از آنها به عنوان فیلمهای خوبی یاد کرد اما حداقل استایل اختصاصی خود را داشتند.
اگر بخواهم راستش را بگویم، از اولین فیلم او که در سال 2002 منتشر شد بسیار لذت بردم و گاهی اوقات دوباره آن را تماشا میکنم. دیدن Resident Evil در قالب فیلم در آن دوره برایم بسیار جذاب بود. یکی از خصوصیات مثبت و قابل احترام سری فیلمهای Paul Anderson، ریسکپذیری او و پیش گرفتن یک راه کاملا تازه در فرنچایز بر پایهی مشخصههای خاص آن به جای به تصویر کشیدن داستان بازیها با کمی تغییر در قالب فیلم بود.
اما آیا این سریال هم قرار است به همان سرنوشت محصولات سینمایی و انیمیشنی اخیر فرنچایز دچار شود؟ شخصا فکر نمیکنم. نتفلیکس بودجهی مناسبی در اختیار سازندگان قرار داده است و این مسئله به خوبی در زمینهی CGI هر یک از BOWها مشخص است. چیزی که تقریبا در هیچ یک از فیلمهای سینمایی این فرنچایز تا به امروز شاهدش نبودیم. از طرف دیگر این سریال همچون فیلمهای Paul Anderson، داستان جدیدی را بر اساس Lore فرنچایز تعریف خواهد کرد که میتواند جذاب باشد.
اما مهمترین مسئله چگونگی پیادهسازی داستان آن است. قرار دادن تمام بازیهای فرنچایز تا به امروز به عنوان Canon برای این سریال میتواند نجاتدهنده آن یا قاتلش باشد. به عنوان مثال کاراکتری همچون Albert Wesker که یکی کاراکتر بسیار باهوش و همیشه به فکر قدرت بوده است، چطور ممکن است الان اینقدر آرام باشد و دوباره خود را بردهی Umbrella و نقشههای مخرب آن بکند. اگر سریال از یک داستان منطقی پیروی نکند قطعا با خشم بسیاری روبهرو خواهد شد(هر چند بسیاری از همین الان دور این سریال و تماشایش را خط کشیدهاند).
اقتباس از The Walking Dead در دنیای Resident Evil
الگوبرداری Resident Evil از The Walking Dead به دلیل ساختار کاملا متفاوت بسیار ریسکی است. سازندگان حتی Bronwen Hughes که کارگردانی قسمت دهم فصل دهم The Walking Dead را برعهده داشته است را برای کارگردانی دو قسمت اول سریال استخدام کرده است.
The Walking Dead جزو فرنچایزهایی است که شخصا به شدت به آن علاقه دارم اما به نظر من الگوبرداری Resident Evil از آن کار درستی نیست. در حالی که هر دو فرنچایز بر پایهی زامبیها ساخته شدهاند اما تفاوتهای بنیادی و ساختاری بسیار مهمی با یکدیگر دارند.
چیزی که همیشه Resident Evil را جذاب میکرد، محدودیت مکانی آن و جریان داشتنش در مکانهای بسته بوده است. این فرنچایز تا قبل از این سریال هرگز سمت سناریوهای آخرالزمانی بسیار گسترده نرفته بود در حالی که The Walking Dead بر پایهی این یک دنیای آخرالزمانی ساخته شده است و آن را بسیارخوب به تصویر میکشد. این موضوع میتواند این سریال را تا حدودی از حس آشنای بازیهای فرنچایز دور کند که قطعا برای بسیاری از طرفداران خوش آیند نخواهد بود.
تاثیرپذیری احتمالی بازیها
تاثیرپذیری بازیهای از ایدههای سریال امری محتمل است. شاید کپکام به طور کاملا مشابه دست به الگوبرداری از آن نزند اما در صورت ادامه و موفقیت سریال، احتمال الگوبرداریهایی از آن برای آیندهی فرنچایز محتملتر میشود.
یکی از نگرانیهای شخصی بنده پیش گرفتن راه این سریال توسط بازیها است. در حالی که الان برای صحبت در این باره کمی زود است اما موفقیت و یا عدم موفقیت سریال میتواند تاثیر به سزایی بر این موضوع داشته باشد.
وقتی کپکام به سازندگان اجازه داده است تا تمامی Lore فرنچایز را پیشزمینهی داستانی سریال خود قرار دهند، چه چیزی میتواند جلوی آنها را در Canon قرار دادن سریال برای بازیهای مجموعه در صورت موفقیت آن بگیرد؟
اگر سریال موفقیت آمیز واقع شود ممکن است کپکام به این فکر بیافتد که از برخی سناریوهای سریال همچون پایان دنیا الگوبرداری کرده و در بازیها از آن استفاده کند. در حالی که احتمال آن که دقیقا شاهد سناریویی کاملا مشابه با سریال در آیندهی فرنچایز باشیم کم است اما ممکن است شاهد الگوبرداریهای جدی از روند آن باشیم. شخصا به هیچ عنوان دلم نمیخواهد سریال به سمت و سوی دنیای آخرالزمانی پیش برود. این الگوبرداریها میتواند با ساختار بازیهای فرنچایز در تضاد باشد و در نهایت در ارائهی یک تجربهی ترس بقاء تداخل ایجاد کند.
اما چه کسی میداند؟ تمامی این مسائل احتمالات هستند و تنها زمان مشخص کنندهی نتایج و تاثیرات این سریال بر فرنچایز است.